در سال ۲۰۰۸، تنها پس از سه ماه کار در هتل بین المللی استاروود "Starwood"به خانم آلیشیا گالیAlicia Gali" " تجاوز میشود. پس از تجاوز، او مجبور به تحمل یکسال حبس میشود که چهار ماه آن به خاطر عروسی پسر شیخ امارات بخشیده میشود. "رها شده در امارات" نام گزارشی مستند است که راس کولتهارت "Ross Coulthart" گزارشگر ساندی نیوز به تهیه کنندگی علیراسل Ali Russel برای شبکه هفت استرالیا انجام داده است.
اگر چه زرق و برق مسحور کننده دوبی آن را به بهشتی در کویر تبدیل کرده، ولی برای آلیشیا گالی استرالیایی تلخ تریم تجربه زندگی اش بوده است. او که در سال دو هزاروهشت موفق میشود در دوبی به عنوان مدیر سالن زیبایی و سونای آب گرم هتل استاروود - دومین مجموعه از بزرگترین هتل های زنجیرهای دنیا- استخدام شود، نه تنها مورد تجاوز جنسی گروهی قرار میگیرد ، بلکه مجبور به تحمل حبس در زندان نیز میشود. او نمی دانست که تصویر او از امارات به عنوان یک جامعه آزاد و با مدارا، تصویری غیر واقعی است.
از آنجائی که دولت امارت متحده عربی مایل به پوشش خبری داستان های جنجالی مثل داستان آلیشیا گالی نیست، این گزارش به صورت مخفیانه در امارات تهیه شده است.
به فاصله نود دقیقه از دوبی به استراحتگاه و هتل ساحلی میرسیم که آلیشیا در آنجا کار میکرد. جائی که قرار بود فصل جدیدی در زندگی وی باشد اما سه ماه بعد از سکونت و کار اتفاقی میافتد که زندگی او را تا الان تحت الشعاع قرار داده است. آلیشیا در پایان یک روز کاری وقتی به اتاق خود میرود متوجه میشود که آب زیادی داخل حمام را پر کرده است. با قسمت تعمیرات هتل تماس میگیرد و آنها به مساله رسیدگی میکنند. نیم ساعت بعد از بازگشت مجدد به اتاق متوجه میشود که آب لولهها این بار به طور بدتری نشت میکنند. مدت زمانی بعد قسمت تعمیرات هتل متوجه میشود که کسی با استفاده از یک کیسه پلاستیکی مانع عبور جریان آب لوله حمام آلیشیا شده است. همین امر آلیشیا را مجبور به ترک اتاق میکند. ساعت یازده شب است که او به قسمت بار و سرو مشروب کارکنان هتل میرود. در حالی که با لپ تاپ خود مشغول است، سفارش یک نوشیدنی میدهد. یکیاز کارکنان دیگر هتل که آلیشیا او را به خاطر میآورد سطلی از یخ را روی میز او میگذارد و یک تکه یخ به نوشیدنی اضافه میکند و اینجاست که دیگر آلیشیا به یاد نمیآورد نوشیدنی خود را تمام کرده باشد. او ساعت ۴:۳۰ بعد از ظهر روز بعد در اتاق خود از خواب بیدار میشود. لباسی بر تن ندارد و احساس درد شدید میکند. دندههایش شکسته اند و بدنش کبودیهای زیادی دارد. در واقع به نوشیدنی او مواد بیهوشی اضافه کرده بودند و او را به حالت نیمه هوشیار به اتاق خود برده بودند. در طی شب گزارشهایی از صدای جیغ در هتل داده میشود که قسمت امنیتی هتل وقتی به اتاق آلیشیا میروند او را بیهوش به همراه سه مرد لخت دیگر که همگی از اعضای هتل بودند پیدا میکنند. در این زمینه سوالاتی به خصوصی از مسئولین هتل انجام شده است که همه آنها بیپاسخ مانده اند.
دو مصری به نام های نظمه و ناصر از دوستان و همکاران سابق آلیشیا تنها کسانی هستند که شاهد ماجرای آن شب بوده اند. آنها در نروژ زندگی میکنند و راس در گزارش خود از آنها نیز میخواهد که هر چه از آن ماجرا به یاد دارند توصیف کنند.
آلیشیا از مدیر هتل کمک میخواهد به او میگوید که گزارشی به پلیس بدهند ولی مدیر هتل به او میگوید که به خاطر نوشیدن الکل دچار دردسر خواهد شد. زمانی که آلیشیا طلب پاسپورت خود را میکند تقاضای وی به خاطر بدهکاری و تامین هزینههای مالی محل اقامت وی که از جانب هتل بوده رد میشود. به گفته ناصر به عنوان یک شاهد زمانی هم که آلیشیا درخواست دیدار با مدیریت منابع انسانی را دارد درخواست وی رد میشود.
او که مستأصل شده است و نمی داند که چه کاری انجام دهد با کنسولگری استرالیا در دوبی تماس تلفنی میگیرد. تنها حرفی که به وی زده میشود این است که ماندن در دوبی را مورد بازبینی قرار دهد. وقتی که آلیشیا به مامور کنسولگری توضیح میدهد که مدیریت هتل پاسپورت او را پس نمیدهد وی حرف خود را تکرار میکند بدون اینکه پیشنهاد عملی از قبیل ارائه پاسپورت اضطراری داشته باشد.
سؤ مادر آلیشیا است و تنها کاری که در تمام این مدت انجام میدهد دلداری دادن به وی از پشت خط تلفن است. در این زمان آلیشیا در موقعیتی بسیار بدی است و کسی راجع به وی چیزی نمیداند فقط به خاطر اینکه دولت استرالیا از آنها خواسته بود که با رسانهها مصاحبه نکنند و جنجال رسانهای به پا نکنند. در همین زمان هم مدیر هتل فشارهای خود را وارد میکند و به وی اخطار میدهد که اگر به بیمارستان یا مرکز پلیس برود دچار درد سر خواهد شد. ولی چهار دنده شکسته شده باعث شد که آلیشیا با خرج خود به بیمارستان برود. در بیمارستان به وی گفته میشود که به پلیس شکایت کند و از انجایی که غیر مسلمان است نیازی به ترس از خوردن مشروبات الکلی نیست. در اداره پلیس شکایت نامه وی به زبان عربی تنظیم میگردد و از وی خواسته میشود که آن را امضا کند و اگر از امضأ آن سر باز بزند با قاضی دادگاه دچار مشکل میشود. چیزی که آلیشیا نمیدانست این بود که در واقع این شکایت نامه اعتراف خود وی به داشتن روابط نامشروع جنسی اشاعه فحشا و بیآبرویی و همچنین شرب خمر است. او بعد از امضا و بدون فوت وقت به دادگاه اسلامی برده میشود. همچنین سه مردی که به وی تجاوز کرده اند با دستبند به دادگاه آورده میشوند. آلیشیا خیال میکند در دادگاه اسلامی که کمتر از نیم ساعت انجام میشود علیه آنان شهادت میدهد غافل از اینکه خود وی نیز در حال محاکمه است. او به تحمل ۱۲ ماه زندان محکوم میشود. ۱۱ ماه به خاطر روابط نامشروع و یکماه به خاطره شرب خمر. حتا مسیحیبودن او نیز نمیتواند باعث توجیه نوشیدن الکل وی شود.
شرایط غیر بهداشتی زندان و صدای ناهنجار شلاق خوردن که از سلوهای دیگر بگوش میرسد روحیه وی را تخریب میکند. به هر حال بعد تحمل ۸ ماه زندان مشمول عفو عروسی پسر شیخ میشود! و به همراه اشخاص متجاوز خود از زندان آزاد میشود.
آلیشیا در حال حاضر در استرالیا و به کمک مادر خود زندگی میکند. او بیمار و دچار اختلالات روحی است. محل کار سابق وی حاضر به پرداخت هیچ غرامت و هزینهای نیست و در واقع مرکز اصلی هتل و شخص فریتیس وان پسچن مدیر عامل آن در آمریکا حاضر به پاسخ گویی به راس کولتهارت گزارشگر نشدند.
همچنین در ابتدای قسمت دوم گزارش با شارلوت آدامز انگلیسی آشنا میشویم که در سال ۲۰۰۹ به خاطر بوسیدن گونه یکیاز دوستان پسر خود مجبور به تحمل یک ماه زندان میشود.
گزارش و ترجمه از پارسان امانی
- See more at: http://www.zanantv.org/show/-/asset_publisher/wD7S/content/رها-شده-در-امارات#sthash.OOKCc7hD.dpuf
No comments:
Post a Comment